صدای استاد توی سرم دور میشه و صدای Aaron جایگزینش میشه که میخونه: Have you ever fly? let me teach you how. از بازی خیالپردازی ذهنم خوشم میاد. بازی قدیمیای که باعث میشه کمتر رنج ببرم. میخونه: Dive upon the mountains. Dive into the moon.
یاد پاییز میافتم. یاد ویس. یاد تمام اسمهای نو که داشتیم. یاد شعرهای کتاب ادبیات پیش دانشگاهی میافتم. یاد اینکه تنها سالی بود که میتونستم با شعرها گریه کنم چون که همه چیز عجیب بود. یاد باغ بیبرگی میافتم. یاد شعرهای کودکی. وقتی هنوز پری مهربون خیالپردازی رو با هیچ چیز دیگهای جایگزین نکرده بودم.
خرم آن روز کزین منزل ویران بروم.
درباره این سایت